پيام
+
داستاني است که ميگويد:
يک شب مجنون در حال نماز خواندن بود که صداي ليلي را شنيد.
بياختيار نماز را رها کرد
و به سمت صدا دويد.
وقتي او را نکوهش کردند،
پاسخ داد:
"چگونه در نماز ميتوانم حضور قلب داشته باشم،
درحاليکه صداي معشوق مرا از خود بيخود ميکند؟
*اگر در برابر خدا آنچنان که بايد عاشق بودم، هيچ صدايي جز او را نميشنيدم!"*
*ترخون بانو*
03/12/22
جوادتبريزي
چه نماز باشد آن را که تو درخيال باشي؟توصنم نمي گذاري که مرا نمازباشد.
پيام رهايي
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} نمازي که در دل من است، تنها حرکات است، نه عبوديت. هعي
*ترخون بانو*
درنمازم خم ابروي تو باياد آمد حالتي رفت که محراب به فرياد امد
پيام رهايي
{a h=setarehab}ترخون بانو{/a} سپاس از حضورتان. شعر حافظ، راهنماي دلهاي پر جستجوست، که در سکوت درون، به حقيقت ميرسند. راهتان همواره روشن و پر برکت باد.
جوادتبريزي
{a h=peiam}پيام رهايي{/a} تمام عبادات ما عادت است به بي عادتي کاش عادت کنيم
*ترخون بانو*
{a h=peiam}پيام رهايي{/a} درود بر شما سلامت باشيد ممنون از دعاي خيرتون