شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ [تلگرام] فرض کنيد برگه امتحاني خودتان است. يک استاد دانشگاه مي‌گفت: يک‌بار داشتم برگه‌هاي امتحان را تصحيح مي‌کردم ‎به برگه‌اي رسيدم که نام و نام خانوادگي نداشت. با خودم گفتم ايرادي ندارد ‎بعيد است که بيش از يک برگه‌ي بي‌نام وجود داشته باشد؛ بعداً ‎از تطابق برگه‌ها با ليست دانشجويان صاحبش را پيدا خواهم کرد. برگه را تصحيح کره و به آن نمره هفده و نيم دادم. ‎احساس کردم زياد است و کم‌تر پيش مي‌آيد کسي از من اين نمره را بگيرد. به همين دليل ‎دوباره تصحيح کردم و به او نمره پانزده دادم. برگه‌ها تمام شد و من همه را ‎با ليست دانشجويان تطابق دادم و عجيب اين بود که تمام دانشجوياني که اسمشان در ليست بود برگه امتحاني‌شان مشخص بود و هيچ دانشجويي نبود که بگويم آن برگه از آن اوست. کمي دقت کردم و فهميدم آن برگه بي نام کليد آزمون بوده و من جواب‌هايي را که خودم براي سؤالات نوشته بودم را تصحيح کرده و نمره داده‌ام. اين حکايت حال بيش‌تر ماست. نسبت به ديگران سخت‌گيرتريم. همين که ارزياب ديگران باشيم و بخواهيم آنان را داوري کنيم سخت و دقيق مي‌شويم و کار که به خودمان مي‌رسد، نقص‌هاي نمايانمان را انکار مي‌کنيم. چيزي که پيامبر اکرم(ص) ما را از آن نهي کرده است: "يا بن مسعود! لا تکن ممن يشدّد علي الناس و يخفّف علي نفسه؛ * اي پسر مسعود! از کساني مباش که بر ديگران سخت مي‌گيرند و بر خويشتن آسان."*
{a h=taghanak}جناب{/a} وقتي بخواهيم فقط از ديگران ايرادهاي انچناني بگيريم احتمالا خودمونم نشناسيم چه رسد به خطمون!:)
{a h=peiam}پيام رهايي{/a} چه بي انصاف بوده به کليد امتحان اين نمره رو داده... ازون استادايي بوده که دلش نمي اومده به کسي بيست بده... خسيس..:) .
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} اين استاد در حقيقت ناخواسته خودشو تنبيه کرده...خود تکبرش را...و البته خسيسم بوده!:) )
{a h=peiam}پيام رهايي{/a} همينطوره... چاه نکن بهر کسي اول خودت دوم کسي..:) .
به عينه ديدم بعضي اساتيد نظرشون تنگه... خيال ميکنن باکلاسن اگر نمره کم بدهند.
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} البته اين چاه قصه ش کمي متفاوته..اينجا اولشم خودش بوده و دويميشم خود خودش بوده(خود اصلش)!!:)
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} استاد نيستن که اينا بلاي جون دانش آموزن:دي
{a h=peiam}پيام رهايي{/a} بله به قول شما کمي متفاوته... اما فکر نميکرده خودش باشه.. :)
{a h=peiam}پيام رهايي{/a} بلاي جون... بله... اين درست تره...
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} بله درسته و بالاتر از اون خودشو نميشناخته:)
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} ممنون
{a h=peiam}پيام رهايي{/a} خواهش ميکنم.:) .
عجب شجاعتي داشته اين استادي که به اين مورد اعتراف کرده !
{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} بله درسته...اعتراف به کمبود و ندانم کاري شجاعت ميخواد!:)
{a h=peiam}پيام رهايي{/a} احتمال اينکه اون براي خنداندن کلاس يا جمع اين موضوع را مطرح کرده باشه هم هست اما اگر غير از اين باشد موضوع عميق تر از اين حرفهاست
{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} يحتمل:)
{a h=peiam}پيام رهايي{/a} اگر بخواهيم احتمالات را در نظر بگيريم غير از نظر جناب جناب مسائل ديگري هم هست که کل حکايت را تخيل مي انگارد:)
{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} خب اينم شايد:) نه اينکه خياطيد کلا دوخت و دوزتون معرکه است!B-)
پيام رهايي
رتبه 62
33 برگزیده
69 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
پيام رهايي عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top