نظرات ارسالي
+
*از دلم پرسيدم چرا شب خواب به چشمانم نمي آيد؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
گفت: چون بعد از ظهر خوابيدي الکي اداي ادماي عاشقو در نيار ...!:)*
مهرباني #
9:18 صبح
*زهرا.م
:)
پيام رهايي
:)
پيام رهايي
{a h=n45}مهرباني #{/a} با توجه به متن پاسخ شما بايد گفت: يه وقتايي انقدر تو راه و روزمرگي خوابو ذخيره ميکنيم که شب، مغز آدم انرژي اضافه مياره و ميخواد فکراي عجيب توليد کنه… اسمشو نذاريم عاشقي، بذاريم اضافهکار ذهن!
:)
مهرباني #
{a h=peiam}پيام رهايي{/a} :)
+
باورها...!
همان پنجرههايي هستند
که از پشت آنها جهان را ميبينيم؛
اگر غبار گرفته باشند،
زيبايي حقيقت را نخواهيم ديد.

.:راشد خدايي:.
12:37 صبح
+
کم کم به يادروز پروازِ ابدي
مسافرانِ ارديبهشت نزديک مي شويم...
آه از آن ارديبهشت...:'(
#پرواز_ارديبهشت
#شهيدان_خدمت

2-اشراق
04/2/14
+
تنها بهانه اي که من دلتنگي ام را
به تو مي رسانم
و
يادت را
دردلم زنده نگه مي دارم،
"شعر" است.
و
چون نشاني ات را نداشتم،
شعرهايم را
به قاصدک ها سپرده ام،
کاش امشب،
پنجره اتاقت را باز گذاشته باشي،
#تبريزي
2-اشراق
04/2/14

+
لا يوم کيومک يا اباعبدالله...!
به جز دريغ چه ازدست من برآمده است؟
مرا به غزه ببر،
طاقتم سرآمده است
خبر رسيده...
خبر، بيقراري پدريست
که لرزه برتنش ازسوگ دخترآمده است
خبر رسيده...
ولي خواب برده دنيا را
خبر رسيده :
کجاييد؟محشر آمده است
آيي اسلام ؛ آيي غزه ؛
کجايي حاج قاسم !! کجايي سيدحسن !! :'(
#غزه_مظلوم
نويسنده: ناشناس
2-اشراق
04/2/14
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} غزه
ميگريد در آتش،
دلتنگِ
قدمهاي حاج قاسم،
فريادِ سيد حسن
که خوابِ دشمن را
آشوب ميکرد. ممنون از لايک و نظرتون
+
#تولد
@};- اول ارديبهشت،روزآغازمن،
ارديبهشت که مي رسد حس وحال عجيبي برمن دست مي دهد،انگاري که زمين،زمين ديگري است.
هوا هواي عاشقي است،
حتي بارش باران هم حال وهواي ديگري دارد
ما چه مي دانيم؟
شايد ارديبهشت تکه اي ازبهشت باشد!
که خالق عشق،آن را براي عشق ورزيدن به زمين انداخته است،
بهارغزلي است ازشاعرهستي بخش و ارديبهشت عاشقانه ترين بيت اين غزل
اما! اول ارديبهشت،
روز آغاز من،
همان ناچيزبزرگ،
2-اشراق
04/2/14
روزي که نقاش جهان،نقش مرا دراين سراي عاشقي بدرانداخت تا روزگار روزگارهست بر آفريده هايش عشق بورزم،
وترجمان کناب مصور او دراين هستي زيبا باشم.
#تبريزي
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} ممنونم همابانوي بزرگوار،سلامت ومانا باشيد وغم ازوجودتان دورباد.@};-
+
اين چه رسمي ست که هر سال بهار به عزاي دل ما مي آيد.... بندر عباس تسليت:'(
پيام رهايي
04/2/12
+
يکي ازم پرسيد چاي يا قهوه...!؟
گفتم:
هر دو را مي نوشم
ولي پاي چاي تان سيراب ميشوم
در کنج قهوه خانه اي
با يک ميز چوبي،
گلداني آبي، چند شاخه گل خشکيده...
و هوايي سايه روشن....!

انديشه نگار
04/2/6
+
ذهن ما باغچه ايست، گل در آن بايد کاشت؛
چه گلي بهتر از آيات خدا؛
گل کوثر،
گل توحيد،
گل ياس،
گل مريم،
گل طه،
گل ناس،
گل اخلاص و توکل به خدا،
گل ايمان و ادب لايق ماست.
گل نرگس گل گلهاي خداست .
برجمال زيباي قائم آل محمد و علمدار امام عشق صلوات.
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
انديشه نگار
04/2/6
+
تو گردان کميل چهار تا نيروي خيلي شر و شيطون داشتيم که قابل کنترل نبودند، رفتيم کارگزيني گفتيم ما اينا رو نميخوايم، به دردمون نميخورن!
گفتن بايد دليل بياريد و بنويسيد تا ما اخراجشون کنيم و اينا اخراجي بشن. گفتيم نه، اگر قرار به اخراجي شدنه، تحملشون ميکنيم و يه جوري سر ميکنيم.
عمليات خيبر شد. شب عمليات تو طلائيه داشتيم ميرفتيم که خورديم به ميدون مين. تخريبچي رفت رو مين والمري که يک متر مياد بالا،بعد
*ترخون بانو*
04/1/30
بعد منفجر ميشه جفت پاهاش از بالا قطع شد.از طرفي هم حاج همت تماس گرفته بود که سمت چپتون رفتن رسيدن به دشمن، پس شما کجا مونديد؟ ما هم ديگه تخريبچي نداشتيم که راه رو برامون باز کنه.
يکي از اون چهارتا اومد جلو به من گفت: من تخريبچي ام، بلدم مين خنثي کنم. برم؟ گفتم: خب پس برو خنثي کن که راه باز بشه. يه دفعه ديدم دويد وسط ميدون مين! ما متحير داشتيم نگاه ميکرديم، يه دفعه دومين نفرشون هم دويد و گفت منم
گفت منم بلدم، بعد سومي و بعد هم چهارمي. اصلاً فرصت به اجازه ندادند.
اون شب اون چهار نيرو که قرار بود اخراجي باشن، راه رو باز کردن و 360 نفر گردان کميل از روشون رد شدن و زدن به دشمن.
حاج احمد بوياني
+
*خوبي فيلتر شدن اينه،کم کم داريم جمع ميشيم به پارسي بلاگ:-/* بععععع
پيام رهايي
04/1/27
+
بايد خوب خداحافظي کرد ،
چه با زندگي ، چه با يک دوست ، چه با يک عزيز...
با احترام بايد خداحافظي کرد...


رضا صفري
04/1/27
خداحافظي ازاين جهت سخته که دل کندن از تعلقات ودلبستگي هاست، به قول فاضل به خداحافظي تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتي و دلم ثانيه اي بند نشد
3 فرد دیگر
20 فرد دیگر